فروردین ۲۶، ۱۳۸۷

قاصدک

داشتم دنبال یه چیزی می گشتم توی وبلاگا که به اینجا رسیدم. آخه از دیشب یه حالی بودم، بعد از اینکه به منصور موقع خواب گفتم : راسته می گن از دل برود هر آنکه از دیده رود هااا، ولی اون گفت: نه بابا، از دیده رود! هر آنکه از دل برود... بعد احساس کردم چقد درست بود، حداقل در مورد من. دیگه چیزی نگفتیم و خوابیدیم. شعر قاصدک مهدی اخوان ثالث با صدای استاد شجریان شاید اون چیزی بود که دنبالش می گشتم.
قاصدك! هان چه خبر آوردی ؟
از كجا وز كه خبر آوردی ؟
خوش خبر باشی اما، اما،
گرد بام و در من بی ثمر می گردی.
انتظار خبری نيست مرا
نه زياری نه ز ديار و دياری باری،
برو آنجا كه بود چشمی و گوشی با كس،
برو آنجا كه تو را منتظرند .
قاصدك ! در دل من همه كورند و كرند.
دست بردار از اين در وطن خويش غريب.
قاصد تجربه های همه تلخ، با دلم می گويد
كه دروغی تو، دروغ;
كه فريبی تو، فريب.
قاصدك! هان،
ولی ... آخر ... ايوای!
راستی آيا رفتی با باد؟
با توام، آی! كجا رفتی؟ آی...!
راستی آيا جائی خبری هست هنوز؟
مانده خاكستر گرمی، جائی؟
در اجاقی - طمع شعله نمی بندم - خردك شرری هست هنوز؟
قاصدك!
ابر های همه عالم شب و روز در دلم می گريد.

هیچ نظری موجود نیست: